بسم الله الرحمن الرحیم- فاطمه سلام الله علیها وا لها وبعلها –بخش-هشتم-چند نکته ضروزی-علم انسانی که دراول به نظر میرسد که بسیار ساده وراحتالحلقوم است به راحتی پیش میرود .علم تجربی بسیار سخت وبسیار دیر پا است بدین نحونیست بلکه درست برعکس در علوم انسانی پنهان کاری یک اصل است اصلی به علت هیج کس به دیگری اعتماد ندارد ودرسیاست اصل مادر است ورکن ورکین است بطوریکه درمسائل بسیار کوچک سعی میشود هیچگونه اطلاعات کلیدی که طرف بعد پی به مسائلی ببرد داده نمیشود که بعدیک پله یا بلندی ویا عقبه جدیدی برای طرف بوجود اورد- درحالیکه درغوم تجربی هرک سعی میکند یک اصل جدیدی را کشف کرده بیان کند ومافی الضمیر خودرابیان کند که انرا به نفع همه میداند وسعی میشود پنهانکاری دران بحث ها نباشد- درغلوم انسانی مداوم به عقب بازمیگردند وببیند که چه مسیری را طی کرده اند وبه اصولی برسند وبه شناخت دقیق تری نائل شوند وبفهند کجا کاسه ای زیرنیم کاسه بوده است- فورمول هائی را کشف کردهاند- بعنوان مثال اگر موضوعی شیوع دارد فرض کنید که غیبت زنان در زمان خلیفه دوم اگر موردی برخورد شود وتمام شود نشان کاسه است که زیر نیم کاسه است وباید درباره ان گروه ها تشکیل میشد ومسئله را بصورت قطعی حل میشود کاملا نشان میدهد که خلیفه دوم بعللی قدرت حل انرا ندارد ویا نقطه ضعفی دارد ویا ترسی دارد ویا دادوستدی شده است در علوم انسانی مداوم انسان باز گشت میکند به جای اولش ودباره باید طرح ریزی کند وبیاید جلو اگر بعضی اطلاعات کلیدی نباشد باید بتوان انهارا حدس درست بزند که به ان شم میگویند که این شم پس از مطلعات همه جانبه وبا سختی بدست میاید وبسیاری هم به راحتی میتوانند انرا نپذیرنند واین جا است که علم انسانی بیشتر به شخصیتهای علمی متکی است تا فورومول های کشف شده وحداقل سه شم همیشه موجود است- وبه همین علت ها است که بسیاری از غلوم انسانی کناره میگیرنند- دوم علوم انسانی در شرایطی که ازادی نسبی بیشتری وجود دارد رشد بیشتری دارد چالش ها بیشتر میشود وهرفرد ازادی بیشتری دارد وبهتر خودرا نشان میدهد وازادانه تر بیان میکند وترس کمتری دارد - بعنوان مثال در انگلستان هم مردم وهم حکومت دارای یک ازادی نسبی هستند ولی درهند طبقات مردم شاید ازادی بیشتری نسبت به انگلستان داشته باشند ولی حکومتی بسیار مدار بسته دارند روزنامه های انگلیسی بیشتر مورد اعتماد هستند تا روزنامه هندی زیرا فرد نمیفهمد که فلان روزنامه هندی که مداوم از وزیر امورخارجه انکلستان درحقیقت پشتیبانی میکند به خصوص درمورد ایران بیطرف است ویا موافق با ایشان است ویا پول گرفته است چه ایده ای دارد ولی درانگلستان تا حدود زیادی مشخص است واین مسئله هم یکی از مشکلات جامعه فرهیخته هند است وبیشتر عاشق سیستم انگلیسی هستند تا سیستم هندی- دراین موارد اول تیپ شناسی کرد وبه اصول متقن رسید- قران یک مثال دقیق درباره جناب بلعم باعورادارد که اول مومن شد وسپس مثال بسیاز زیبائی قران میزد که مانند سگ ی است که دهانش را باز کرده است که درواقع خنک شود ولی مردم ان زمان فکر میکردند که غذا میخواهد وهرکس به اوغذا داد دم برای اوتکان میدهد یعنی افرادی که قابل خریدهستند برای انها حلال وحرام معنا ندارد دوست ودشمن هم معنائی نمیدهد واین خصوصیات درجامعه اعراب ان زمان یک خصلت شناخت شده است ودرهمه جامعه ای به نسبتی وجود دارد- ادامه دارد